هیچ تهدیدی نیست. اما کابوس های ترسناک شبانه رهایش نمیکنند. اتاق دوازده متریش را قدم میزند. گلویش باز است و خشک. اضطرابی که وجودش را گرفته نمی گذارد یک جا بنشیند. کف دستانش عرق نکرده اما درون سینه اش را بخار گرفته. آفتاب درآن سرمای نگران کننده با خونگرمی مهمان اتاق کوچکش شده. و این موضوع بی قرار ترش میکرد. اینکه همه چیز آرام است. و هیچ تهدیدی نیست!

دانلود ویدیو

پ.ن: آخرین پریشان نوشته 1401. امیدوارم سال های بعد دلآرام باشه.

با وجودی بی قرار، هدایت.