نمیدانم چرا حضرت رومی، چندوقتی است سخنش با من این است:

آب کم جو تشنگی آور بدست

تا بجوشد آب از بالا و پست

تا میروم سمتش، اجازه سخن نمیدهد. می گوید:

آب کم جو تشنگی آور بدست

تا بجوشد آب از بالا و پست

حتی وقت هایی که در پی کار دیگری هستم. جلویم ظاهر میشود:

آب کم جو تشنگی آور بدست

تا بجوشد آب از بالا و پست

بعدا نوشت: دیروز کمی بعد از نوشتن این پست، چشمم به بلاگی خورد. همین که واردش شدم نامش به صورتم کوبیده شد:

تشنگی آور بدست