اُفق
در هیجان رسیدن به کمالم
صفحه اصلی
درباره
فرض کن دفترچه خاطراتمو یهویی پیدا کردی...
۰۴/۰۵/۱۱
هدایت
نظرات
(۳)
۱۱ مرداد ۰۴ ، ۰۷:۳۶
.. ــاوقــ ـــاتـــ ..
همون جوری ، بدون اینکه باز کنم ، میرسونم دستت.
۱۱ مرداد ۰۴، ۰۹:۰۱
پاسخ:
مرسی :)
دفترچه خاطراتی ندارم وبلاگ مینویسم درواقع
۱۲ مرداد ۰۴ ، ۰۶:۴۳
EMMA (ویولت سابق)
من قطعا نمی تونم جلوی کنجکاویمو بگیرم و تمومش رو می خونم و احتمالا بعدش میام و محکم محکم بغلت می کنم
۱۲ مرداد ۰۴، ۲۳:۲۱
پاسخ:
منم بغلت میزنم زیر گریه
۱۳ مرداد ۰۴ ، ۱۵:۳۵
Kia
میخونمش. احتمالا کلی با نوشتههاش همذاتپنداری کنم و بعدشم تبدیل بشه به موردعلاقم که وسط کتابام نگهش میدارم. شایدم برش گردوندم.
۱۳ مرداد ۰۴، ۱۶:۰۴
پاسخ:
حالا که خوشت اومده واسه خودت :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
جامعه همیشه مالِ صداهای بلنده.
و من اینجام، بی صدا حرف میزنم.
دفتر
عشق
(۶)
روایت
(۸)
پریشان نوشته
(۱۲)
موسیقی
(۱۰)
نقل قول
(۴)
HIM
(۱۵)
پیوندها
پس بر خدا توکّل کن
مرض مادرزاد ذهن! _ آوخ
شورش نفی شدگان - سرندیپ
شما هم به مرادتان برسید! _ هادی صداقت
تحلیل نقاشی عصرعاشورا
سوگیری تایید
اخیر
۰۴/۰۵/۱۶
ولی بودنت خوبه
۰۴/۰۵/۱۱
فرض کن دفترچه خاطراتمو یهویی پیدا کردی...
۰۴/۰۵/۰۸
هرچه در او نیست همه نقص وجود است!
۰۴/۰۵/۰۷
بی حوصله
۰۴/۰۵/۰۲
شوخی
۰۴/۰۴/۰۱
صبحت بخیر عزیزم
۰۴/۰۳/۲۱
یک%
۰۴/۰۳/۲۰
بهانه لازانیا
۰۴/۰۳/۱۶
میخوای بکشیمون؟
۰۴/۰۳/۰۶
عزیزم